تفاوت های یک مدیر خوب و یک رهبر خوب

تفاوت های یک مدیر خوب و یک رهبر خوب ، سازمان ها برای موفق شدن به هردو نیاز دارند
هنگامیکه من برای اولین بار در رشته مدیریت MBA شروع کردم ، سعی کردم بر روی آنچه که اهداف شغلی شخصی من بودند و آنچه که من را برای رساندن اهداف خود به عنوان یک مدیر لازم داشتم ، کار کنم . اما سه ماه مطالعه من نشان داد آن چیزی که در واقع در حال یادگیری هستم ، در واقع همان چیزی است که یک رهبر در قرن بیست و یکم به آن نیاز دارد.
Abraham Zaleznik در نشریه بیزنس هاروارد نوشت که رهبران تجارت به هنرمندان شباهت بیشتری دارند تا به مدیران.
این چالشی است که همواره وجود داشته است. آیا مدیریت و رهبری با یکدیگر متفاوت هستند یا باید به شیوه یکسانی با آنها برخورد کرد؟ برخی این دو مفهوم را یکسان تلقی می کنند. در حالیکه مفهوم و وظایف این دو با یکدیگر متفاوت هستند.
امروزه ، کارکنان میخواهند در مدیریت و سازمانها دخیل باشند ، در مقابل سازمان ها از کارکنان انتظار دارند تا در کارهای تیمی شرکت کنند و در تصمیمگیری ها سهیم شوند. بنابراین حتی اگر شما به مدیر بودن علاقهمند نیستید ، بسیاری از مهارتهای رهبری برای موفقیت در محل کار مدرن لازم خواهند شد.
اگر شما مشتاق رهبری هستید ، توسعه مورد نیاز در دو مرحله صورت میگیرد : مدیریت خوب و رهبری واقعی.
مدیران و رهبران اغلب به جای یکدیگر مورد استفاده قرار میگیرند ، در اینجا برخی از بزرگترین تفاوتهای بین این دو مورد که در مطالب دوره مدیریت اجرایی CQUni مشخص شده بیان میکنیم:
یک سازمان به رهبران خوب و مدیران خوب برای موفقیت نیاز دارد ، با این حال ، به ندرت کسی میتواند ویژگیهای هر دو طرف را داشته باشد .
اغلب کسب و کارها کارکنان را با فرصتی برای ارتقا به مدیریت از طریق عملکرد خوب و سپس به حمایت از آن ها با آموزش روش های مدیریت می پردازد ؛ اما برای تبدیل آن کارمند به یک رهبر خوب نیاز به کاری پیچیده تر است.
رهبران باید بتوانند بر نحوه تفکر کارکنان و شکل دادن به مسیر یک شرکت با ایده ها و رویکردهای جدید برای حل مشکلات تاثیرگذار باشند . رابطه آن ها با پرسنل براساس همدلی و ارتباط است ، نه فقط اقتدار.
در حالی که مدیران ممکن است کار کردن با افراد را ترجیح دهند ، آنها باید حداقل ارتباط احساسی را حفظ کنند و بنابراین نمیتوانند همدلی که یک رهبر دارد را داشته باشند . مدیران به دنبال نظم ، ساختار و کنترل در ارائه اهداف شرکت میباشند.
تفاوت مدیر با رهبر در هدفگذاری
تفاوت مدیر با رهبر در رویکرد آنان نسبت به هدفگذاری نیز هویدا میشود؛ رهبران استراتژی لازم برای رسیدن به اهداف را به همکاران خود میآموزند، اما مدیران هدفها را به طور دستوری ابلاغ میکنند. رهبران تصویری از آینده به همراه اهداف ممکن ترسیم میکنند و همکاران خود را تحت تاثیر قرار میدهند تا آنها را به مشارکت وادارند. آنها ورای افراد فکر میکنند و به کار تیمی و عملکرد کل تیم اهمیت میدهند. این رویکرد میتواند به افراد تیم انگیزه بیشتری هم بدهد. مدیران مدام بر هدفگذاری، سنجش این اهداف، و کنترل موقعیتها تمرکز میکنند و سعی دارند بر عملکرد تکتک افراد نظارت کنند.
تفاوت مدیریت و رهبری در نوع نگرش به تغییرات
تفاوت مدیر با رهبر در نوع نگرش به تغییر (استقبال یا مقاومت در برابر تغییر) هم دیده میشود. مدیران در برابر تغییرات مقاومت دارند، ریسک نوآوری را نمیپذیرند و نمیخواهند ساختارها و رویهها را بهروز کنند. اما رهبران همیشه در تلاش برای تغییر و بهبود شرایط هستند، همیشه میخواهند رو به جلو قدم بردارند، از ریسک استقبال میکنند و میدانند تغییرات گاهی ریسک را افزایش میدهد. رهبران میدانند باید با مطالعه و تحلیل شرایط به سمت تغییرات مثبت حرکت کنند.
رهبران منحصر به فرد هستند، اما مدیران معمولاً رفتارها را تقلید میکنند
رهبران معمولاً دوست دارند خودشان باشند، آنها به خود آگاهی درونی و شناخت کلی از خود رسیدهاند و میتوانند برند شخصی منحصربهفرد خود را بسازند و آن را روز به روز بهتر کنند. آنها شفاف و واقعی هستند.
تفاوت مدیر با رهبر این است که مدیران اغلب رفتارها و عادات مدیران قبلی خود را تقلید میکنند، شفاف و واقعی نیستند و تنها سعی میکنند نقش مدیریت را بدون کم و کاست بازی کنند.
تفاوت مدیریت و رهبری در ریسکپذیری
رهبران دوست دارند مدام راهکارها و راههای جدید را تجربه کنند، حتی اگر بدانند که موفق نخواهند شد. رهبران میدانند شکست قدمی رو به جلو و مقدمهای برای موفقیت است. تفاوت مدیر با رهبر این است که مدیر تمام توان خود را به کار میگیرد تا ریسکها را به حداقل برساند، اصلاً ریسکپذیر نیست و میخواهد چالشها را تحت سلطه قرار دهد تا اینکه از آنها استقبال نماید.
تفاوت مدیریت و رهبری در دوراندیشی
رهبران معمولاً افقهای بلند و افکار بزرگی برای آینده پیش روی خود و مجموعه میبینند، آنها تا تحقق نتایج با انگیزه باقی میمانند و هیچوقت تسلیم نمیشوند. دیگر تفاوت مدیر با رهبر در این است که مدیر بر اهداف کوتاه مدت کار میکند و دوست دارد در بازههای زمانی کوتاه به این اهداف برسد.
تفاوت مدیریت و رهبری در رشد و پیشرفت در توانائیها
رهبران میدانند اگر هر روز دانش و توانائی خود را به روز نکنند و آنها را توسعه ندهند، خیلی زود از قافلۀ رقابت عقب میمانند و به نوعی به سمت پسرفت میروند.
آنها سعی میکنند در جهان در حال رشد و پیشرفت امروز، کنجکاو باقی بمانند. آنها مدام به دنبال افراد و اطلاعاتی هستند که بتواند افکارشان را تقویت کنند. تفاوت مدیر با رهبر در این است که مدیران اغلب به دنبال موفقیت هستند و رفتارهایی که از پیش موفق بوده را بیشتر و بیشتر مورد استفاده قرار دهند.حال که تفاوت مدیریت و رهبری در سازمان را آموختیم، میتوانیم تصمیم بگیریم که کدام یک از این نقشها را به خود بگیریم.
به عنوان یک فرد لازم نیست همزمان دو نقش را به خود بگیریم، اما یک سازمان یا یک تیم به هر دو نقش نیاز دارد. باید با توجه به افرادی که در سازمان داریم، نوع رفتار با آنها و نوع نقش خود را به عنوان راس سازمان در نظر بگیریم.
واقعیت این است که تفاوت مدیریت و رهبری آنچنان که گفتیم هم چشمگیر نیست، بیشتر رفتارها و تصمیمگیریها یکسان هستند، اما در ظاهر متفاوت به نظر میرسند. در زمان تصمیمگیریها باید بر نتایج تمرکز کنیم و با توجه به نتیجۀ مورد نظر، مدیر یا رهبر باشیم.
توصیه میکنم اگر در ایفای نقش مدیریت یا رهبری ضعف دارید میتوانید فردی که توانایی چشمگیری در این حوزه دارد را به مجموعه خود اضافه کنید.